آخرین ارسال های انجمن
عنوان مطلب | تعداد پاسخ ها | تعداد بازدید ها | آخرین پست دهنده |
عقرب روی ریل اندیمشک یا از این قطار خون می چکد | 0 | 294 | admin |
در بغداد | 0 | 186 | admin |
نوکاپ | 0 | 196 | admin |
چی به چیه از همه چیه
|
آخرین ارسال های انجمن
رفتن و نشستنروزی به غرورِجوانی ،سخت رانده بودم و شبانگاه بپای گریوه ای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی آمد و گفت:چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم:چون روم که نه پای رفتنست؟ گفت:این نشنیدی که صاحبدلان گفته اند: رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن؟
حکایت چهارم از گلستان سعدی [ شنبه 04 مهر 1394 ] [ 21:34 ] [ آناهیتا ] |
||
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |