آخرین ارسال های انجمن

عنوان مطلب تعداد پاسخ ها تعداد بازدید ها آخرین پست دهنده
عقرب روی ریل اندیمشک یا از این قطار خون می چکد 0 294 admin
در بغداد 0 186 admin
نوکاپ 0 196 admin

بارا و ستاره و خنده و فاطمه


باران ببار
قرار من با تو سیلاب نبود
طغیان و طوفان دریا نبود
شستن گردو غبار قطره قطره با اب بود
قرارمان تیشه زدن  بر ریشه ها نبود
روزگارمان تلخ شد به اندازه کافی
 از مرگ درختان با تبر جانیان
تو ببر از دلمان تلخی روزگار را
بشوی از دلم این همه نامردای ها را

8888888888888888888888888

 

ستاره می درخشه
 کنار ماه تابون
اگه نباشه ماهو
 ستاره تو شبامون
سیاه و تاره دنیا
 هم این سَرو هم آن سو

88888888888888888888888888


تو که میخندی
شبا واسم روز میشه
برای من دنیا خندون میشه
رو گونه هات که چال میشه
غمای من پر میکشه
دلم واست پر میزنه

8888888888888888888888888888

فاطمه خانم  رسید از راه
شیرنی آورده از خانه برام

نقل و حلوا ارده  با کیک و کلمپه
نانِ جوشی با کماچ و مسقطی



[ پنجشنبه 25 دی 1399 ] [ 13:45 ] [ آناهیتا ]

[ نظرات (0) ]